خاطرات دانشگاه واحد 41

خاطرات ورود به دانشگاه

خاطرات دانشگاه واحد 41

خاطرات ورود به دانشگاه

خاطرات  دانشگاه واحد 41

برخوردشایسته استاد

چهارشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۱۸ ب.ظ


روزاول دانشگاه بود کمی استرس داشتم که دانشگاه واستادودرس چه میشود چطورپیش خواهدرفت توافکارم قرق بودم دیدم خانم استادواردشدندوخودرامعرفی کردندسرکارخانم استاد محبی فردرس کارافرینی وبعدازمعرفی ایشان ازدانشجوها خواستند خودراکامل همراه باشغلشان معرفی کننداین کار انجام شد وایشان با لبخندی ساده وبرخوردی بسیار خوب همه مارا تایید کردندودرس را شروع کردن وازهمه مادرکارگروهی درس کارافرینی استفاده کردندومورد استقبال دانشجوها قرار گرفت وساعت اول دانشگاه با استاد گرامی ودوست داشتنی خیلی خوب سپری شدوتمام استرسی که دروجودم بود کشته شدوبرخورد شایسته استادخوبم باعث شدبا قوت وتلاش بیشتری به تحصیل ادامه بدم وازاینجا ازاستاد عزیزم بخاطر تمام محبت وزحماتی که برای بنده کشیدند تشکر میکنم وبرای ایشان وخانواده محترمشان ارزوی سلامتی دارم واین خاطره اولین روز دانشگاهم بود

 

  • رضا درویش خضری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی