خاطرات دانشگاه واحد 41

خاطرات ورود به دانشگاه

خاطرات دانشگاه واحد 41

خاطرات ورود به دانشگاه

خاطرات  دانشگاه واحد 41

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حجاب» ثبت شده است

۱۹
فروردين

روزی که در دانشـگاه متوجـه ضـرورت چـادر شدم

تا سوم دبیرستان چادر نمی پوشیدم. نمیتونستم جم و جورش کنم. همه میگفتن شلخته میشی و هیچکس هم نمیگفت بپوش. خانواده من مذهبی بودن و بر اصول دین پایبند ولی پدرم هیچوقت مارو مجبور به کاری نکرده و همیشه طوری برخورد میکنه تا خودمون به نتیجه درست برسیم.واقعیتش اینه که به حجاب اسلامی پایبند هستیم ولی این حجاب را تنها چادر، نمی بینیم. حجابی که من و خانوادم میپسندیم حجاب همراه با عفاف و منش درست است. یک خانم میتونه مانتویی هم باشه ولی عفت بالایی داشته باشه و میتونه چادری باشه و بی عفت. خانوادم قبل اینکه به من چادر پوشیدن و یاد بدن، سنگین بودن و آموختن.

داشتم میگفتم ، سوم دبیرستان بودم که خواهرم بهم گفت که دیگه باید چادر بپوشی و یکم فلسفشو باز کرد برام. منم که بزرگ شده بودم  و همه همکلاسی هام هم چادر میپوشیدن حرف منطقی خواهرم و قبول کردم.

اوج درک من از چادر در دانشگاه و با حضورم در بسیج دانشجویی بود. اولش با شرکت در مسابقه کتابخوانی با مطالعه مسئله حجاب دکتر مطهری شروع شد، وبعد با بحث هایی که درباره حجاب شد و اطلاعاتی که درباره جنس مذکر نوع نگاه برخی فرصت طلبان به زن  بدست آوردم  متوجه ضروری بودن چادر در جامعه شدم و همیشه سعی میکنم این مهم  رو داشته باشم.


با وجود اینکه تو کوچه و خیــابون چادر دارم  من در محل کارم و در دروسی که در آزمایشــگاه دانشگاه برگزار میشه چادر نمیپوشم . یعنی بعضی جاها واقعا نمیشه چادر پوشید و اصلاً جاش نیس. ولی میشه با داشتن یه حجاب درست و پوشیدن مانتو و مقنعه خوب حجاب اسلامی رو حفظ کرد .


لینک ویژه : کلیک کنید


  • رضا درویش خضری